پای درس ایثار | روایت خانم معلم نطنزی که روژینا را به زندگی برگرداند
فرهنگی
بزرگنمايي:
پیام سپاهان - نسرین باقری، معلم پایه اول ابتدایی یکی از مدارس نطنز است که با تجربهای پر از فداکاری و ایثار، یکی از بزرگترین درسهای زندگی را در طول مسیری دشوار به دست آورد.
به گزارش ادارهٔ اطلاعرسانی و روابط عمومی ادارهکل آموزشوپرورش استان اصفهان، نسرین باقری، معلم پایه اول ابتدایی یکی از مدارس نطنز است که با تجربهای پر از فداکاری و ایثار، یکی از بزرگترین درسهای زندگی را در طول مسیری دشوار به دست آورد.
«خانم باقری، من اینجا غریبم. دخترم رو به شما میسپارم. مراقبش باش، خواهش میکنم.» این جمله را مادر یکی از دانش آموزان، صبح اول مهر 98، زیر آفتاب کمجان پاییزی، با صدای لرزان به خانم باقری گفت. آمده بود دختر کوچکش، روژینا را به مدرسه بسپارد. نگاهش پر از نگرانی بود، و نسرین باقری که اولین روز مهر را مثل همیشه با شوق استقبال از بچهها آغاز کرده بود، ناگهان با سنگینی مسئولیتی بیشتر از وظایف روزمرهاش روبهرو شد.
آن روز گذشت و سؤالی که حول محور آن جمله ایجاد شده بود، تا مدتها در ذهن خانم باقری چرخید: «چرا مادرش با آن همه نگرانی گفت مراقبش باشم؟»
دو سال بعد، بیستوپنجم مهرماه، حوالی ساعت یازده صبح، تلفن همراه خانم باقری زنگ خورد. صدای بغضآلودی از پشت گوشی شنیده میشد. مادر روژینا بود، اما اینبار صدایش غریبتر از همیشه بود. گفت: «خانم باقری، پدر روژینا همین یک ساعت پیش در تصادف از دنیا رفت. روژینا با هوشیاری 2 به اصفهان اعزام شده؛ نمیدونم چیکار کنم.»
خانم باقری میگوید: «دنیا دور سرم چرخید. بیاختیار از مدرسه بیرون زدم و خودم را به بیمارستان رساندم. صدای جیغ و ضجه، پیش از هر حرفی، عمق فاجعه را به من نشان داد.»
روژینا به کما رفته بود و مادر داغدیدهاش بسیار احساس تنهایی میکرد. آنجا بود که نسرین باقری فهمید چرا از دو سال پیش تاکنون، هنوز جملۀ مادر روژینا را فراموش نکرده است. او تنها امید یک مادر شده بود.
روژینا 60 روز تمام به کما رفت. مادرش ناچار به لرستان برگشت، دخترش را تنها در بیمارستان گذاشت و از خانم معلم خواست تا مراقبش باشد. نسرین باقری میگوید: «آن روزها، من مرتب با پرستاران تماس میگرفتم. با هماهنگی انجام شده، صدایی ضبط کردم و برای پرستاران فرستادم تا آن را هر روز برای روژینا پخش کنند. این صدا روزی سه بار برای چند هفته پخش میشد اما روژینا هیچ واکنشی نشان نمیداد.» تا اینکه یک روز صبح، پرستار گفت: «دستش تکون خورد... با شنیدن صدای شما...»
خانم باقری با چشمانی اشک آلود میگوید: «همان روز سفره حضرت رقیهای که نذر کرده بودم را در مدرسه پهن کردیم.» اشک شادی در چشم همه حلقه زد. اما این پایان ماجرا نبود.
روژینا مرخص شد، ولی در اثر آن سانحۀ ناگوار قدرت بلع، بینایی یا تکلم نداشت. خانم باقری باز هم به مادرش قول داد که تا حد توان در کنار روژینا خواهد بود.
خانم معلم با کمک خیرین، مواد غذایی، شیر خشک مخصوص، دارو، تجهیزات پزشکی و سایر ملزومات موردنیاز را تهیه میکرد و با پست به لرستان میفرستاد. مادر روژینا هم در تمام این مدت، مستنداتی از روند بهبودی و سیر درمان را برای خانم معلم ارسال میکرد. کمکم، نشانههایی از بهبودی پیدا شد. یک روز شلنگ گلویش ناگهان بیرون آمد و توانست اولین جرعهها را بنوشد.
پزشکان ناامید بودند و میگفتند نیمکره چپ مغزش از بین رفته و بازیابی غیرممکن است. اما خانم باقری باور داشت: «لطف خدا بیشتر از درک ماست...»
نسیرین باقری میگوید: «مادر روژینا گفت کسی در خواب دیده بود که امام رضا فرموده «روژینا را برای شفا بیاورید» من هم همه چیز را هماهنگ کردم. او و مادرش عازم مشهد شدند. روز سوم مادرش ناامید تماس گرفت و گفت که هیچ تغییری نکرده است؛ اما سه روز بعد، با صدایی لرزان دوباره تماس گرفت و گفت روژینا توانسته از جایش بلند شود.
حالا دیگر امید واقعی، آغاز شده بود. با کمک خیرین، درمان فیزیوتراپی، گفتاردرمانی و بیناییسنجی آغاز شد؛ یک سال و نیم گذشت. روژینا بهتدریج توانست حرف بزند، راه برود و بخندد.
نسرین باقری میگوید: «ما تصمیم گرفتیم او را به مدرسه بازگردانیم. مدرسهای با جمعیت کم، مناسب شرایط خاصش.» همه هزینهها توسط خیرین تأمین شد. حالا، فرشتهی کوچک، باوقار و زیبا، کلاس دوم ابتدایی است. درست است که به خاطر سانحه، از مسیر تحصیلیاش عقب افتاد، اما از زندگی عقب نماند.
خانم باقری ادامه میدهد: «هر هفته، دو یا سه بار از مادرش خبر میگیرم؛ وقتی به گذشته نگاه میکنیم، فقط یک جمله در ذهنمان میماند، آن هم همین شعر معروف است که میگوید گر نگهدار من آن است که من میدانم/ شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد...»
او گفتوگو را اینطور تمام میکند: «خدا را شاکرم که مرا واسطه کرد تا برای نجات یکی از فرزندانش، قدمی بردارم. شاید من فقط صدایی بودم. صدای زندگی برای دختری که بار دیگر، امید را آموخت.»
انتهای پیام/
لینک کوتاه:
https://www.payamesepahan.ir/Fa/News/961943/